مجیدرضا حریری - نایب رئیس اتاق مشترک ایران و چین
افرادی به عنوان واسطه به معامله ارز بین فروشنده و خریدار ارز در سامانه نیما وارد میشوند. به غیر از این موضوع برخی از شرکتهای بزرگ که بعضا خصولتی هم هستند، ارز حاصل از صادرات خود را در این سامانه به نرخ نیمایی عرضه میکنند، اما به غیر از مبلغی که در سامانه باید بابت ارز مبادله شود از خریدار مبلغ بیشتری هم دریافت میکنند.
فرآیند این کار به این گونه است که اگر به عنوان مثال فروشنده ارز نیمایی باید ارز خود را به قیمت 7800 تومان عرضه کند، از خریدار یا مشتری ارز خود به ازای هر دلار رقمی بین 2 تا 3 هزار تومان بیشتر مطالبه میکند و خریدار هم برای به دست آوردن مبلغ ارز عرضه شده در سامانه نیما باید مبلغی را خارج از سامانه و به حساب دیگری واریز کند.
بنابراین خریدار، ارز خریداری شده در سامانه نیما را با قیمتی نزدیک به بازار آزاد از فروشنده ارز در سامانه نیما خریداری میکند. این در حالی است که سامانه نیما راهاندازی شد تا ارز به قیمت متعادلتری در اختیار تولیدکنندگان قرار دهد، متقاضیان خرید ارز هم ارز را براساس نرخ پایهای که به صورت روزانه در سامانه اعلام میشود، به صورت توافقی از فروشنده ارز خریداری کنند.
بنابراین صادرکننده یک فاکتور به نرخ ارز روز در سامانه نیما به خریدار ارائه میدهد، در حالی که در واقعیت خریدار پول بیشتری برحسب تقاضای فروشنده پرداخت کرده و آن میزان پرداختی به ازای خرید ارز از سامانه نیما هم در هیچ جا ثبت نمیشود.
این سامانه محل ملاقات خریدار و فروشنده ارز است و سایر شرایط معامله در آن ثبت نمیشود. مطمئنا وقتی نرخ ارز در بازار آزاد بالاتر از سامانه نیما است، عرضه کنندگان ارز راهی را برای دور زدن مصوبه بانک مرکزی که آنها را موظف به عرضه ارز با نرخ پایینتری نسبت به بازار آزاد میکند، پیدا میکنند، به طوری که اکنون با این کار مصوبه را دور میزنند.
در بازار متشکل ارزی هم نرخ ارز معلوم است و خریدار و فروشنده مشخص هستند، ضمن اینکه خریدار و فروشنده با نظارت واسطه آن بازار که صرافی در حال تشکیل بانک مرکزی است با هم ارتباط مییابند و ارتباط آنها یک ارتباط دو جانبه نیست.
البته نمیتوان به طور کامل بیان کرد که بازار متشکل ارزی تمام این مشکلات را حل میکند، زیرا حل این مشکلات در شرایطی امکانپذیر است که ثبات اقتصادی وجود داشته باشد و منابع ارزی کشور هم به اندازه کافی تامین شود. تا زمانی که تقاضای ارز بیشتر از عرضه باشد، طبیعی است که همیشه قیمت بالاتری برای ارز وجود داشته باشد.
هر زمانی که با کمبود ارز مواجه شدهایم و طرف عرضه و تقاضا نامتعادل شده است ارز هم چند نرخی شده در حالی که وقتی کمبود منابع ارزی وجود نداشته و درآمد حاصل از نفت هم خوب بوده ارز به سمت تک نرخی شدن پیش رفته است.
بنابراین این مسئله یک الگوی تکرار شونده یک شکل است و فرقی نمیکند، این الگو متعلق به دولت مهرورز و عدالت محور با یک نوع نگاه اقتصادی باشد یا متعلق به دولت تدبیر و امید با نگاه اقتصادی دیگری باشد. به عبارتی اتفاقاتی که این روزها در زمینه ارز رخ میدهد دقیقا همان اتفاقاتی است که در سال 91 افتاده است، زیرا در آن زمان سه نرخ ارز 1226، 2400 و نرخ بازار آزاد وجود داشت و اکنون هم یک نرخ ارز دولتی به قیمت 4200 تومان و یک نرخ ارز بازار نیمایی که حدود 7 تا 8 هزار تومان است و یک نرخ ارز هم به قیمت بازار آزاد وجود دارد.
منبع: فارس